خدایا تو را به خدا می بینی؟ دیگر قلم هم یارای یاری ام را ندارد، و او هم مرا تنها گذاشته. ساعت روی دو و نیم بامداد مانده و عقربه هایش بس بی رمق درجا می زنند. دلم گرفته و ساعتی است قلم بدست نشسته و منتظر واکنشی هستم. لیک خبری نیست و این بی خبری، بد آزارم می دهد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کلمه به کلمه فروشگاه اینترنتی همه چی موجوده .: ɪᴍɪᴍᴇᴄʜ :. زیبا فیلم21 پاتوق خانواده های بهاری خاطرات دزیره Cheri آموزش،فناوری،کارآفرینی